02166561928

اسطوره شناسی و تعریف اسطوره عام و خاص

Recent Posts
دسته‌ها

مقصود از اسطوره يا افسانه داستانى است كه اصل و ريشه آن معلوم نباشد.

چنانكه گويند: اين چيزى نيست جز افسانه‏ هاى كهن

افسانه به چند معنى به كار مى ‏رود:

1- افسانه عبارت از يك داستان خيالى است كه ريشه مردمى و ملّى دارد و در آن، قواى طبيعى توسط اشخاصى كه اعمال و برخوردهايشان داراى معانى رمزى است، بيان مى‏ گردد.

مانند افسانه‏ هاى يونانى، كه پيدايش پديده‏ هاى وجودى و طبيعى را تحت تأثير خدايان متعدد، تفسير مى‏ كند،

و يا اينكه يك داستان خرافى و غير واقعى است كه واقعيت‏هاى موجود را تفسير مى‏ كند، مانند افسانه عصر طلائى و افسانه بهشت گم‏شده.

2- افسانه يك صورت و تركيب شعرى يا گزاره ‏ايست كه يكى از مذاهب فلسفى را با روش رمزى آميخته از وهم و حقيقت، بيان مى‏ كند.

مانند افسانه غار در جمهورى افلاطون (رجوع كنيد داستان سلامان و ابسال در فلسفه ابن سينا.

3- همچنين افسانه به تركيبات وهمى از پيش ساخته كه گوياى عواطف مردم باشد و آنان را به ادامه كار برانگيزد، اطلاق مى‏ گردد. در كتاب «تفكرات در باب خشونت» (Reflexions Sur Laviolence) ، تاليف جرج سورل (G .Sorel) به اين معنى اشاره شده است.

مثلا وى گفته است: «اگر در سخن، به تمرد و عصيان رسيدى و نزد خود افسانه‏ اى نداشتى كه دل مردم را توسط آن برانگيزى، نمی‏توانى آنان را به انقلاب كردن وادارى».

خلاصه، افسانه ‏ها، متضمن توصيف افعال خدايان، يا وقايع خلاف عادت است و نسبت به ملت‏هاى مختلف، متنوع و گوناگون است.

بنا بر اين هر ملتى افسانه هائى و هر قومى، خرافه هائى مخصوص خويش دارد كه آنها را در آموزش دادن يا در رفع نگرانی‏ها به كار مى‏ برد.

گفته ‏اند: افسانه بيان حقيقت است به زبان رمز و مجاز.

 

افسانه‏ شناسى (Mythology)

شامل بحث در افسانه‏ هاى كهن مانند افسانه ‏هاى يونانى، رومى و ديگر افسانه ‏هاست.

عقل افسانه ‏پرداز (العقل الاسطورى) عقلى است كه ساخته ‏هاى وهم و خيال را به حقايق واقعى، تبديل مى‏ كند.

 

اسطوره‏ معنايى عام و كلى دارد و معنايى خاص.

داستان‏ها و افسانه‏ هايى كه باورها، اعتقادات و گاه خرافات و در مجموع آميخته ‏اى از درست و نادرست را حمل مى ‏كنند، معناى خاص اسطوره‏ است.

 

معناى عام اسطوره‏،

«اطلاق همه خصوصياتى چون حركت، جنبش، قدرت متعال، سرمنشأ همه معانى و دلالت‏هاى ممكن بودن (كه عادتا به الوهيت نسبت می‏دهند) به پديده‏ هاى غير الهى است.

مثلا در دنياى غرب، تاريخ و فنون اسطوره ‏هاى عصر حاضر مى‏ باشند».

كه اسطوره‏ قدرت را نيز بايد به آنها افزود.

البته مطلق ‏انگارى و ارزش‏گذارى اين اسطوره‏ ها هم مى ‏تواند در تعاطى (1)و تعامل تمدن‏ها تأثيرگذار باشد و هم ويران‏گر.

داشتن نگرشى پويا و بهره‏ بردارى مثبت از اين اسطوره‏ ها، مستلزم تفكرى خردمندانه و متعالى مبتنى بر بشردوستى است.

اسطوره‌ها دارای شخصیت‌ هستند. شخصیت‌هایی ساخته و پرداخته ذهن مردمان جوامع باستان برای توجیه و توضیح سرگذشت و چگونگی آفرینش جهان و تمامی نیروها و پدیده‌های مادی و معنوی در پیوند با جهان هستی.


(1)-عطا-عطا کردن-بده بستان نمودن- کنایه از داد و ستد بین مللها که می تواند فرهنگی باشد یا جنبه مادی داشته باشد.

لوى استروس

اسطوره را اين‏گونه تعريف مى‏ كند:

مجموعه ‏اى به هم پيوسته از مناسبات كه در روايات مختلف با مضمونى واحد يافت
مى ‏شوند.

اساطير با نزديك گردانيدن هرچه بيشتر دو ضد به يك‏ديگر به صورتى پياپى، كوششى كاملا منطقى براى حل تضادها و تعارضات به شمار میروند.

مالينوفسكى اسطوره را داستان تخيلى نمى‏ داند، بلكه آن را واقعيت زنده و حقيقتى حى‏ وحاضر میداند كه هرچند متعلق به كهن‏ترين ادوار است، ولى هم‏چنان بر جهان مقدرات انسان اثر مى‏ گذارد.

 

ميرچا الياده،

اسطوره را واقعيت فرهنگى به غايت پيچيده مى‏ داند كه از ديدگاه‏ هاى مختلف و مكمل بررسى مى ‏شود. به نظر وى بهترين تعريف از اسطوره اين است:

 

اسطوره نقل‏ كننده سرگذشتى قدسى و مينوى و راوى واقعه ‏اى است كه در زمان اولين، زمان شگرف بدايت همه ‏چيز رخ داده است.

(این جمله از جملاتی است که بسیاری در سراسر سایت ها آن را بدون ذکر گوینده به نام خود ثبت و ضبط نموده و بیان داشته اند)

عده ‏اى ارزش حقيقى اساطير را بيشتر از تاريخ مى ‏دانند، زيرا به زعم ايشان “اساطير” عبارت است :

از تاريخى كه بايد به وجود مى ‏آمد، اما نيامد، يا مجموعه حوادثى كه بايد اتفاق مى ‏افتاد و نيفتاد و قهرمانان اساطير كسانى هستند كه مى‏ بايد باشند، اما تاريخ نگذاشت كه باشند.»

فرانسوا لاپلانتين هيچ جامعه و گروهى را بركنار و بى ‏نصيب از اسطوره نمى‏ داند.

وى هدف همه اقدامات بزرگ (ويرانى و انهدام) ايدئولوژى حاكم را به نام و تحت لواى اسطوره‏ هاى برتر برمى‏ شمارد. نكته مهم در نظر او اين است كه فرآيند قداست‏ زدايى را وسيله تجديد قداست مى شمارد

بنابراين، اسطوره قلمرو زمانى و مكانى محدودى ندارد و نياز دائمى بشر است.

 

مهم‏ترين سود از مطالعه اساطير عروج و تعالى آدمى از رهگذر تطبيق و همانندسازى با قهرمانان اساطيرى به شمار می‏رود.

هم‏چنين تجزيه ‏وتحليل اسطوره ‏هاى ملل متعدد مبتنى بر دريافتى معقول و روشن، ما را به هم‏سويه كردن آرزوها، گرايش‏ها و تمايلات رهنمون مى‏ گرداند.

درباره اين‏كه آيا منشأ و خاستگاه اسطوره‏ها يكى است، بايد گفت اسطوره به ظاهر آفريده ذهن خيال‏پرداز بشر و براى انسجام بخشيدن و هدف‏مند كردن زندگى است، ولى به دليل انطباق و هم‏آهنگى بين هستى،

تمايلات و كنش‏هاى آدمى، زادگاه و خاستگاه اسطوره بنا به گفته يونگ ضمير ناخودآگاه آدمى و عالم مافوق طبيعت به شمار مى‏ رود. مهرداد بهار در اين‏باره مى‏ نويسد:

يك‏ رشته پديده‏ هاى اساطيرى در همه فرهنگ‏ها وجود دارد، مثلا در اكثر جوامع بشرى خورشيدپرستى در يك مقطع كهن مشاهده می‏شود،

ولى عناصر اساطيرى و حماسى ديگرى در فرهنگ وجود دارد كه به دلايل تاريخى به وام گرفته شده ‏اند.

به عنوان مثال داستان هندى رامايانه با داستان ايرانى سياوش در كليات يكى هستند.

هردو به دليل توطئه نامادرى از رسيدن به سلطنت باز مى ‏مانند و به سرزمين بيگانه تبعيد می‏شوند. با اين تفاوت كه سياوش شهيد مى ‏شود و به جاى او كيخسرو برمى ‏گردد، ولى رام خودش برمی‏گردد.

درون‏مايه اصلى هردو داستان به اسطوره (دموزى)، ايزد شهيدشونده در آسياى غربى برمى ‏گردد كه بخش اساسى در تمدن دينى بين النهرين، ايران و بسيارى از سرزمين‏هاى آسياى غربى است.

مراحل تكوين اسطوره در هرسرزمينى متناسب با ساختار فكرى و فرهنگى جامعه و ارزش و اهميت آن در هرمقطع زمانى براى پرورش روحيه جنگ‏جويى، تعالى گرايش‏هاى اخلاقى يا رشد تفكر فلسفى متفاوت است.

به دليل همانندیهاى اساطير ملل مختلف، می‏توان سير تاريخى ‏گذار از مرحله حماسى به مرحله تراژيك و مرحله فلسفى را كه در اساطير يونان پيش از تاريخ ابداع ‏شده، از مراحل تكوين اسطوره همه تمدن‏ها برشمرد.

مرحله حماسى اساطير يونان:

«قهرمان به واسطه روحيه خشونت و جنگ‏جويى و درعين‏ حال داشتن قلبى مهربان و اطاعت از سرنوشت در شمار قهرمانان جاويد درمى ‏آيد و راجع به او كمتر قضاوت اخلاقى و روان‏شناسانه میشود،

ولى آخر قرن ششم پيش از ميلاد با ظهور سوفسطائيان و آغاز دوره كلاسيك اساطير مورد انتقاد و ارزيابى اخلاقى قرار مى گيرند …

در مرحله تراژيك يك نوع تفكر و تعقل بر اساطير حاكم مى‏ شود و حفظ اصالت مذهبى از خصوصيات تراژدى در اين دوره است. از قرن سوم پيش از ميلاد كنجكاوى نسبت به‏

اسطوره‏ از ديدگاه عقل‏

همه فلاسفه و انديش‏مندان درباره اساطير و نقش آنها در انديشه بشر، نظر يكسان و هم‏آهنگى ندارند.

براى مثال افلاطون كه دست يافتن به معرفت را از طريق كشف و شهود باور داشت،

در نهايت به اساطير و عناصر كهن فرهنگ يونان روى‏
آورد، ولى ارسطو كه معرفت ناشى از تجربه بیواسطه فرد را نمى ‏پذيرد و تجربه‏ گراست، انديشه ‏هاى خود را از عناصر تمثيلى و اساطيرى تنقيح نمود و خردورزى فلسفى را به اوج رساند.

ازاين‏رو، به ظاهر درك اسطوره ‏شناختى حيطه ‏اى خارج از علم و تجربه مى ‏طلبد و با شناخت اشراقى و دست‏يابى به حقيقت از طريق كشف و شهود تجانس و سنخيت دارد.

برعكس افلاطون، الكساندر كراپ «اسطوره را چون علم ثمره عقل مى‏ داند كه در صدد كشف علت‏هاست، با اين تفاوت كه اسطوره به تخيل بيش از مشاهده ارزش میدهد».

ولى با توجه به اين‏كه او براى شناخت تصورات اقوام بربر و وحشى و طبقات ساده ‏لوح، شناخت اساطير را لازم و ضرورى مى‏داند،

بنيان انديشه خود را- كه اسطوره ثمره عقل است- سست مى‏ نمايد.

در هرصورت بين بينش علمى و اساطيرى تفاوت‏هايى وجود دارد.

اگر عقل استدلالى، رابطه علت و معلول را تجزيه مى‏كند، بينش اساطيرى، ادراكى يك‏پارچه و حضورى از حادثه على دارد. مصيبت‏ها و حوادث در اين بينش ناشى از دخالت و نفوذ علل سحرآميز و مرموزى است.

بين كل و جزء جدايى وجود ندارد و به همين دليل اگر كسى به جزئى از وجود فرد، مثلا به يك مشت مو، قطعه ‏اى از ناخن يا عكس شخص دست يابد، سبب تصاحب تمام وجود او مى‏ گردد.

در بينش اساطيرى قانون عليت چندان اعتبار ندارد و علت پيدايش هرپديده میتواند هرچيزى باشد. قطعيت اين قانون علمى (عليت) را نيوتن اثبات كرد،

ولى با ظهور فيزيك «كوانتيك» پلانك و اصل عدم قطعيت «هايزنبرگ» و قانون نسبيت «اينشتين» پايه‏ هاى فيزيك كلاسيك متزلزل گرديد.

در نهايت بايد اذعان كرد كه بينش اساطيرى نه مطلقا انكارپذير است و نه با معادلات علمى تجزيه‏ وتحليل میپذيرد.

اساطیر کار خلاق آنان را بازمی‌نمایانند و قداست یا فراطبیعی بودن اعمالشان را عیان می‌سازند.

در مقابل هستند عده دیگری که به افسانه صرفاً از سر انکار می‌نگرند.

این گروه افسانه را یکی از الگوهای تاریخی یا سازواره‌ای کهنه و از کار افتاده می‌بینند که پیشرفت بشر آن را از رده خارج کرده‌است.

 

در نظر یونگ و فروید

افسانه‌شناسی دانشی است که از فرافکنی نمادین تجربیات روانی نوع بشر به وجود آمده‌است.

اسطوره، قصه‌ایست با خصلتی خاص، یعنی نقل روایتی که در آن خدایان یک یا چند نقش اساسی دارند.

 

اسطوره‌شناسی

علمی است که کارش طبقه‌بندی و بررسی مواد و مصالح افسانه‌شناختی بر حسب روش تحلیل و وارسی دقیقی که در همه دیگر علوم تاریخی معمول است.

به بیان دیگر:افسانه حکایت می‌کند که چگونه به برکت کارهای نمایان و برجستهٔ موجودات فراطبیعی، واقعیتی، چه کل واقعیت، یا تنها جزئی از آن پا به عرصهٔ وجود نهاده‌است؛

بنابراین، افسانه همیشه متضمن روایت یک خلقت است، یعنی می‌گوید چگونه چیزی پدید آمده و هستی خود را آغاز کرده‌است.

 

افسانه فقط از چیزی که براستی روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن می‌گوید.

شخصیت‌های افسانه موجودات فراطبیعی اند و تنها به دلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه چیز انجام داده‌اند، شهرت دارند.

مجموعه آثار دومين همايش بين ‏المللي دكترين ج‏1، ص: 222

فرهنگ فلسفى، ص: 136

توضیح و تحقیق : حکیم رضی

 

آیا آماده ی استفاده از این فرصت بی نظیر هستید ؟!!

در این درگاه شما هم وطن عزیز میتوانید چنانچه خدای ناکرده مبتلا به انواع امراض جسمی اعم از بیماریهای عام و همینطور بیماریهای خاص و خلاصه هرگونه نارحتی و مشکل جسمی هستید نسبت به درمان آن اقدام نمائید

همچنین اگر دچار انواع مشکلات روحی میباشید و چنانچه در هر بخش و یا برهه از زندگی تان دچار مشکل شده اید و برای رفع آن نیاز به مشاوره ای تخصصی و بسیار تاثیر گذار دارید و یا بطور کل برای ارتقای سطح کیفی فردیت و یا روابط و یا رشد شخصیت خود و خانواده خویش نیاز به مشاوره های موثر و کاربردی دارید بنحوی کاملا آسان و بدون هیچگونه پیچیدگی در کمترین زمان ممکن بصورت آنلاین  اطلاعات خود را ثبت فرمائید

ما بعنوان اولین پایه گذاران مشاوره و درمان از راه دور تجربه فراوانی اندوخته ایم درمان و بهبود قطعی و بدون عودت را در شیوه و طریق درمانی استاد حکیم رضی تجربه فرمائید .

 

آیا آماده ی استفاده از این فرصت بی نظیر هستید ؟!!

به اشتراک بگذارید

حکیم رضی (مدیریت هیئت تحریریه و ریاست وب سایت)
حکیم رضی (مدیریت هیئت تحریریه و ریاست وب سایت)
طبیب و مدرس طب و پزشکی و فلسفه و الهیات و هیئت و نجوم و روانشناسی عمق نگر وابواب علوم . مشاور و متخصص در زمینه انواع موضوعات انسان محور بر پایه انسان شناسی و محقق در زمینه ابواب علوم تطبیقی

مقالات مرتبط

1 عملکرد اشتباه والدین که آینده فرزند را تباه میکند
1 عملکرد اشتباه والدین که آینده فرزند را تباه میکند
سطح انتظار والدین از فرزندان به آینده فرزندشان صدمه وارد خواهد آورد به فرزندت بخاطر عقده های خودت ...
مطالعه
مفهوم RIG در عقده ها چیست؟
مفهوم RIG در عقده ها چیست؟
مفهوم RIG در عقده ها چه معنایی را ایراد میکند و تا چه اندازه این معنی در زندگی انسان نقش ایفا مینماید...
مطالعه
عقده ها هسته ای کهن الگویی دارند
عقده ها هسته ای کهن الگویی دارند
عقده ها هسته ای کهن الگویی دارند در این پادکست با مفهوم و جنبه ای دیگر از مبحث عقده ها در روانشناسی عمق...
مطالعه
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

Recent Posts
دسته‌ها