ترنجبين چگونه گیاهی است؟
نام های دیگر آن:
به فتح تاى فوقانى و راى مهمله و سكون نون و فتح جيم و كسر باى موحد و سكون ياى تحتانى و نون معرب ترنگبين فارسى است و معنى آن عسل تر و به عربى عسل الحاج و به يونانى سخارون گويند.
به فرانسوىManne d’hedysarum وManna d’alhagi وManne de perse به انگليسىManna of hedysarum به عربى ترنجبين
به هندى شكر جواسا در انگليسى ميناآذرى دزرت و به لغت اهل سودان طنياط گويند
و آن شبنمى است كه از آسمان بر درخت خارشتر در ملك شام و خراسان و ما وراءالنهر و گرجستان و همدان و نواحى آن مى نشيند و منعقد مى شود،
مانند ريزه هاى نبات، مزه آن شيرين و جالى و بهترين آن سفيد تازه پاكيزه غير مخلوط با برگ و خار آن است كه از خراسان مى آورند و بهترين آن سمرقندى تازه سفيد با اوصاف مذكور است.
ترنجبين معرب از واژه” ترانگبين” پارسى است كه اين خود تركيبى است از تر و انگبين.
تر معانى چندى را در بر دارد:
1- صفت تفضيلى است كه در اوستا و پهلوى نيز همين معنى را مىرساند.
2- تر در مقابل خشكى. در زبان پهلوى نيز به همين معنى آمده است.
3- بنا بر مندرجات كتاب صيدنه نامى است كه در خراسان به گياه حاج كه مولد ترنجبين و محل رويش آن خراسان مىباشد داده شده است. ابو ريحان گويد: ” قال حمزه [حمزه اصفهانى] الحاج يسمى بخراسان” تر” و بفارسى” اردود” و باصبهان اشتر … اشترخار ..”. اما انگبين در هزوارشهاAngamen در بندهشAngabin و در پهلوىAngubin به معنى عسل آمده است.
لذا ترانگبين به معنى عسل گياه” تر” يا بعبارت ديگر مان حاصل از گياهى به نام” تر” مى باشد كه به هندى آن را جواسا سكر مىگويند مان چیست ؟
اين مان در اثر فعاليت يك نوع حشره كه ابوريحان به وجود آن اشاره اى دارد بر روى سرشاخه درخت به صورت شبنم ظاهر مى شود …
به طور كلى مانها موادى هستند نسبتا شيرين كه به طور طبيعى يا بر اثر گزش حشرات و يا از برگ گياهان به خارج ترشح مى شود.
مانند گز علفى، گز خوانسار، شير خشت، ترنجبين … به عربى آن را من مى گويند و به معنى مان و اين اسم عام است نه نام خاص چنانچه صاحب تحفه و مخزن مىگويند” من اسم عربى جميع شبنمى است كه بر اشجار و غير آن منعقد گردد و شيرين باشد مانند ترنجبين و گزنگبين و … (تحفه 25 مخزن 526)” من واژه عبرى است كه در كتاب مقدس و سوره هاى مباركه بقره آيه شريفه 57 الاعراف 160 و طه 80 به صور …” و انزلنا عليكم المن و السلوى”” و نزلنا عليكم المن و السلوى” آمده كه مترجمين من را به ترنجبين و سلوى را مرغ بريان ترجمه كرده اند و اين اشاره اى است كه حضرت بارىتعالى به سفر خروج و سفر اعداد كتاب مقدس مى فرمايد مشخصات:
ماده اى است شيرين از منّها كه به صورت شبنم روى گياه حاج يا خارشتر يا خاربز مى نشيند. گياه خارشتر درختچه يا بوته خارى است از خانواده بقولات كه در بيابانها و دشتهاى كم ارتفاع ايران مانند خراسان، تبريز، زرند، اطراف قم و بوشهر به طور خودرو فراوان ديده مىشود. در فصل گرماى زياد و در اواخر تابستان روى برگها و شاخه هاى اين گياه قطرات ترنجبين شبها ظاهر مى شود و روستاييان محل صبحهاى خيلى زود قبل از طلوع آفتاب آن را جمع آورى مى نمايند.
معمولا در مناطقى كه اين گياه ترنجبين نمى دهد به مصرف تعليف دام، شتر و بز مى رسد. به همين جهت اين گياه به خارشتر و يا خاربز معروف شده است.
البته در مناطقى كه اين گياه ترنجبين مى دهد نيز شتر و بز خيلى دوست دارند از آن تعليف شوند و پروار هم مى شوند ولى شتربانان و چوپانان و روستاييان چون از ترنجبين نفع بيشترى عايدشان مى شود در اينگونه مناطق از چراى گياه خاربز خوددارى مىنمايند و از ساير گونه ها كه در همان مناطق مى رويند و ترنجبين نمى دهند
ترنجبين صمغى است كه بر شاخه و برگ گياهى خاردار از تيره فرعى پروانه واران بنام شترخارياAlKagi پيدا مى شود اين گياه در خراسان و گرجستان و مقدارى نيز در اطراف همدان مىرويد. اين شاخه ها و برگها را كه داراى صمغ اند جمع آورى كرده و در آب شستشو مى دهند. سپس آن آب را مى جوشانند تا بخار شود و ترنجبين بصورت بلورهائى متبلور گردد.
مزاج :
گرم و تر در اول و معتدل در حرارت و رطوبت است
تركيبات شيميايى: ترنجبين داراى موسيلاژ 15%، املاح كلسيم، سيلسيم، گوگرد، منيزيم و آلومينيوم،
ترشحات و شيرابه هاى برگ و ساقه هاى گياه خارشتر كه از لحاظ شيميايى نوعى از مَنّ مى باشد در تركيب ترنجبين ساكارز و ملزيتوز موجود است و آن در تداوى به عنوان ملين استعمال مىشود. «2»
ترنجبين همان مَنّ است كه در تورات و قرآن مجيد آمده است مَنّ ترنجبين بود و سلوى مرغ بريان.
ترنجبين ماده قندى گياهى است با تيغ زدن شاخه گياهى كه آن را خارشتر يا خاربز مى نامند به دست مى آيد.
اين خار بيشتر در نواحى شمالى ايران و در اطراف كوير مى رويد در طب ايران به عنوان دارو و همچنين براى شيرين كردن جوشانده ها به مقدار 70- 80 گرم تجويز مىنمايند. «3»
ترنجبين: ماده شيرينى است كه از گياهى به نام خارشتر چكيده اش گرفته مىشود كه
______________________________
(1)- محيط اعظم، ج 2، ص 22.
(2)- فرهنگ معين، ج 1، ص 1072.
(3)- طب النبى، ص 175. در اواخر تابستان خشك شده ترنجبيندار آن را روى سفره تكان مىدهند تا چكيده هاى شيرينى از آن بريزد.
خواص
طبيعت اين صمغ گرم و تر بوده و داروئى است مدر صفرا
كم كننده تب و براى درد سينه و سرفه نيز مفيد است
و چنانچه آن را با زيره دم كرده و ميل كنند قراقر و صداهاى دستگاه گوارش را ساكت مىكند. افرادى كه جوشهاى آبله مانند در روى بدن دارند كه با تب همراه است و همچنين بيمار حصبه اى و اسهال خونى و افرادى كه در ادرار آنان خون وجود دارد در خوردن آن مجاز نيستند.
ترنجبين را مقدار زياد ده تا هفتاد گرم براى شيرين كردن داروها و نرم كردن سينه و روده در بيماريهاى عفونى مشكوك بكار مىبرند.
صفرا و اخلاط سوخته را دفع مىكند،
مقوى كبد، معده و روده ها است،
حرارت و التهابات درونى را تسكين مىدهد،
غم و غصه را برطرف مىسازد،
سينه و گلو را نرم مىكند
تنفس را راحت نموده و باعث راحت نفس کشیدن میگردد.
امراض عفونى روده اى كه احتياج به تبريد دارند و ضماد ضد عفونى كننده پوست، قرقر شكم را از بين مىبرد.
ترنجبين داراى موسيلاژ 15%، املاح كلسيم، سيلسيم، گوگرد، منيزيم و آلومينيوم، داراى خواص ملين نرم كننده سينه و يك داروى خلط آور، خاصيت ضد عفونى كننده، ميكروبها را از بين مى برد. «1»
در تبهاى حاد، آبله مرغان، انواع حصبه و اسهال خونى و بواسير پيدا شدن خون در ادرار براى معالجه و پيشگيرى نرمى استخوان اثرى نيكو و موثر دارد. «3»
______________________________
(1)- گياهان دارويى، پروفسور هانس فلوك، ص 181.
(2)- زبان خوراكيها، ص 166.
(3)- مجموعه طب سنتى و گياهى، ص 111.
1- براى سرفه در خون آمدن با سرفه بلغم را از ريه خارج مىكند.
2- سل، دق، تب محرقه و سرفه خشك را مفيد است.
3- براى صاحبان مزاج گرم مقوى باه است.
4- در زكام، نزله و سرفه مفيد است، سينه را از بلغم صاف مىكند و قبض معده (امساك) را دور مىكند.
5- مقوى باه و اعصاب است. «1»
جوشاندهalhagi maurorum براى سرفه مفيد است.
هنديها عصاره تازه آن را به عنوان مدر و ملين استعمال مىكنند
ضماد آن براى بواسير مفيد است از برگ آن روغن درست كرده كه براى روماتيسم مفيد است. گل آن براى بواسير مفيد است.
ترنجبين حتى از شيرخشت ملين و هاضمتر است
خارج كننده بلغم، صاف كننده خون و مدر است استعمال آن با شير چاق كننده و مقوى باه است
در بعضى مناطق خارشتر را با دهتوره سياه، تنباكو و نانخواه سوزانده و از بخار و دود آن براى مرض ربو استفاده مىكنند. «2»
ترنجبين شبنمى است كه اكثرا در خراسان و ما وراء النهر فرود آيد و در مملكت ما بيشتر بر گياه موسوم به حاج مىنشيند. تازه و سفيدش خوب است. معتدل و مايل به گرمى و نيز ملين است و زداينده سرفه و سينه را نرم مىكند.
تشنگى را فرونشانده اسهالش ملايم است
صفرا بيرون آورد و داروى اسهالش ده مثقال تا بيست مثقال برحسب مزاج شخص است. «3»
______________________________
(1)- همدرد، ص 180- 214- 243- 248- 282.
(2)- فارماكو گرافيا، ج 1، ص 418.
(3)- قانون در طب، ص 322.
ترنجبين براى لينت مزاج بكار رفته
صفرا آور و محرك قوه باه جهت سرفه و درد سينه بكار مى رود
چون داراى مقدار زيادى ساكارز و ملزيتوز و مواد لعابى مىباشد داراى خاصيت تليين و تحريك امعاء بوده، به مقدار چهل گرم مصرف مىشود.
داروى نرم كردن سينه و روده ها بخصوص در بيماريهاى عفونى مشكوك بكار مىبرند. «1»
براى رفع سرفه و تسكين حرارت درونى و دفع تب و دفع خارش مفيد است.
ترنجبين چون ملين است براى اغلب امراض مفيد است. «2»
ترنجبين مختصرى خاصيت ملين دارد داروى نرم كردن سينه و روده در بيماريهاى عفونى مشكوك به كار مى برند. «3»
از گلها و گياه روى زخمهاى بد و جراحتها مىگذارند التيام بخش است به عنوان مسهل در موارد يبوست استفاده مى شود براى تصفيه خون كنترل سرطان و بيماريهاى پوستى تجويز مىكنند. «4»
ترنجبين ملين، صفراآور، محرك قوه باه و امعاء، درمان سرفه، تبهاى بثورى حصبه و اسهال خونى. «5»
ترنجبين تبهاى گرم را سود كند، طبيعت را نرم گرداند و سعال را بنشاند، هر چه در سينه و شش باشد پاك كند، مثانه را جلا دهد و قولنج بگشايد. «6»
همدرد ترنجبين را به نامhedysarum alhagi به عنوان «منّ» نوشته است و در
______________________________
(1)- فرهنگ خواص خوراكيها، ص 71.
(2)- خواص ميوهها و خوراكيها، داروهاى گياهى، ص 88.
(3)- گلها و گياهان شفابخش، ص 87.
(4)- معارف گياهى، ج 6، ص 370.
(5)- درمان طبيعى، ص 67.
(6)- روضة الانس و منفعة النفس، ص 80.
دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى، ج2، ص: 90
مداومت در مصرف آن با شير تازه براى تحريك قوه باه مفيد است. براى اين كار بايد 30 گرم آن را با 200 گرم شير تازه هربار بياشامند.
اگر ترنجبين با آب زيره خورده شود براى دفع صداى شكم كه با تب خفيفى توأم باشد، نافع است.
خوردن ترنجبين براى بيماران مبتلا به حصبه، اسهال خونى، بواسير و خون ادرارى و آبله جايز نيست. در مورد بيمارانى كه مبتلا به آبله هستند ابو على سينا براى لينت مزاج تمر هندى را توصيه مىنمايد و اگر به تنهايى اثر نبخشيد معتقد است كه قدرى شيرخشت به آن اضافه شود
و به هرحال توصيه اين است كه از خوردن ترنجبين احتراز شود. معمولا از ترنجبين در مورد تبهاى گرم نبايد استفاده نمود و در اين موارد اگر لينت مزاج مورد نظر باشد بايد از تمر هندى و رب ميوه هاى ترش و نظاير آن استفاده شود.
ترنجبين براى طحال و اشخاص گرم مزاج مضّر است. براى تهيه آب ترنجبين : مقدار لازم ترنجبين را در آب جوش مىريزند تا حل شود و آب صاف روى آن را برداشته مى گذارند كه قدرى بماند و مواد خارجى آن ته نشين شود و صاف روى آن آماده خوردن است. اگر صبح ناشتا خورده شود مؤثرتر است. مقدار خوراك آن 35- 12 گرم است و جانشين آن از نظر دارويى شيرخشت است.