نجوم در طبیعیات و طب و پزشکی
(نجومى) یعنى ستارگاه جمع نجم و اطلاق بر فن یا علم نجوم شود که شناخت ستارگان و تأثیر آنها باشد در جهان خاکى، این فن سابقه تاریخى و طولانى دارد که اشارتش را بیان میداریم:
چنین فرض کرده اند که فلک محیط یا فلک الافلاک یا فلک اطلس در ۲۴ ساعت یک دور بدور خود میگردد که نسبت بافق هر کس چنین نموده میشود یا چنین فرض شده است آفتاب در ۲۴ ساعت یک دور در مدار ۳۶۰ درجه خود میگردد.
که قهر از مشرق طلوع کرده و به نقطه غروب میکند که ما آن را نسبت بافق خود مغرب مینامیم
و باندازه مقدارى که در افق ما نمودار است با کمى کم و زیادتر ناپیداست آن مدت ناپیدائى را چنین تعبیر کرده اند که در نیم دایره تحت الارض بحرکت و سیر خود ادامه میدهد چنانکه مدت نمودارى را سیر و حرکت در فوق الارض میدانند.
مدار حرکت آفتاب یا محیط فلک آفتاب یا فلک الافلاک و یا فلک ثوابت و یا هر فلک کلى دیگرى از این افلاک کلى را به دوازده بخش تقسیم کرده اند
علت این تقسیم این است که سال دوازده ماه است و در حرکت انتقالى کل افلاک در هر سال یک دور بدور خود حرکت کرده که فصول چهارگانه را بوجود مىآورند
و البته مورد نظر ما در این تقسیم بندى فصول نیست و بروج است و بویژه رده بندى ستارگان و بنا بر این از لحاظ خواص و حالات نجومى باید این دوازده بخش را در فلک ثوابت مد نظر بداریم.
و دیگر آنچه اکنون مد نظر ماست بیان حرکت آفتاب در مدار خود و یا حرکت منظومه شمسى هم نیست و صرفا بیان کلیاتى است مربوط باحکام نجومى در حد لغت و اصطلاح.
بهر حال براى هر یک از این دوازده بخش نامى برگزیده اند در زبانهاى تازى و فارسى و هر زبانى دیگر.
این نامها حد اقل در تازى نمودار اشکال و صور ستارگان است و نحوه قرار گرفتن مدارى هر یک از این قسمتها.
نامهاى این دوازده بخش عبارت اند از حمل، ثور، جوزاء، سرطان، اسد، سنبله میزان، عقرب، قوس، جدى دلو و حوت.
بطورى که ملاحظه میشود این کلمات هر یک نمودار حیوان و یا شیئى دیگرى است.
این نامها را مناسب با صورت فرضى که از مدار هر ۳۰ درجه فلک ثوابت و تعدادى از کواکب که در آن مدار و حوالى آن قرار دارند انتخاب کرده اند
و البته خارج از این مدارها نیز براى کواکب مرصوده صورتهاى دیگر قائل شده اند که تحت عنوان صور کواکب ضبط و ثبت شده است و ما در این فرهنگ هر صورتى را تحت نام خود آن ذکر کرده ایم.
بهر حال بحث ما در اینجا از هیئت عالم و یا تقویم نیست و صرفا در حد شرح لغت و اصطلاح کمى زیادتر در باب نجوم و اساس آن توضیح میدهیم.
اهل احکام نجوم به عنوان مقدمه تأثیرات نجومى و چگونگى آن مسائلى را بطور درهم مورد بحث قرار داده اند:
۱- تقسیم زمان بر حسب فصول چهارگانه سال.
۲- تقسیم جهات بر حسب وضع طبیعى به شرق، غرب، شمال و جنوب.
۳- ارکان مواد عالم یعنى آب. خاک.هوا و آتش.
۴- طبایع چهارگانه یعنى حرارت، برودت، رطوبت و یبوست.
۵- اخلاط اربعه: صفراء، سوداء، بلغم و دم.
۶- ریاح چهارگانه صبا، دبور، جریبا و تیما (بترتیب باد شرقى. غربى، شمالى و جنوبى).
۷- شش برج را شمالى میدانند و شش برج را جنوبى،
بروج شمالى از حمل است تا سنبله و جنوبى از میزان است تا حوت. هنگامى که آفتاب در بروج شمالى سیر کند شب کوتاهتر است و در بروج جنوبى معکوس است.
و علاوه گفته اند که شش برج مستقیم الطلوعند و شش برج معوّج الطلوعند،
شش برج مذکراند و شش دیگر مؤنث، شش برج نهارى اند و شش برج لیلى، شش برج صاعداند و شش برج هابط، شش برج در حیز آفتاب و شش برج در حیز ماهتاب.
۸- تقسیم دیگر از لحاظ خواص گفته اند- سه برج مثلث نارى اند و حار و یابس و آنها حمل. اسد و قوس اند و سه برج مثلث ترابى بارد و یابس اند و آنها ثور، سنبله و جدى اند، و سه برج مثلث هوائى حار و رطب اند و آنها جوزاء، میزان و دلواند و سه برج مثلث مائى و رطباند و آنها سرطان، عقرب و حوت است.
۹- تقسیم دیگر از جهت دیگر. چهار
برج منقلب الزمان اند که حمل و میزان و سرطان و جدى است و چهار برج ثابت الزمان که ثور، اسد، عقرب و دلو است و چهار دیگر ذو جسدین اند که جوزاء، سنبله، قوس و حوت باشد.
۱۰- بروج دوازدهگانه را بیوت هم نامند و سیارات را بین آنها تقسیم کرده اند و مثلا گویند اسد را بیت آفتاب است و سرطان بیت قمر، جوزاء و سنبله بیت عطارد است و ثور و میزان بیت زهره است، حمل و عقرب بیت مریخ است، قوس و حوت بیت مشترى است جدى و دلو بیت زحل است.
۱۱- هر یک از سیارات خمسه یعنى بجز ماه و آفتاب یک بیت و یا دو بیت از حیز آفتاب دارند و یک یا دو از حیز ماهتاب (زیرا ماه هم در هر ۲۸ یا سى روز مدارى را طى میکند) و وبال هر کوکبى هنگامى است که بیت او مقابله یابد و بالاخره اوج و حضیض، صعود و هبوط کواکب را نسبت بمدار خود آن بیت میدانند.
۱۲- هر برجى را سه قسمت کرده اند و هر ثلثى را ده درجه که وجه نامیده و آن را منسوب بیک کوکب کرده اند و مثلا گویند رب این ثلث یا درجه ها فلان کوکب است.
ثلث اول برج حمل وجه مریخ، ثلث دوم آن وجه شمس، ثلث سوم آن وجه زهره، ثلث اول ثور وجه عطارد، ثلث دوم آن وجه ماه ثلث سوم آن وجه زحل است و همین طور بقیه بروج.
۱۳- سیارات هفتگانه از لحاظ روشنائى و درخشندگى و مقدار آن تقسیم شده اند به نیران. ماه و آفتاب، سعدان مشترى و زهره نحسان زحل و مریخ (و عطارد ممزوج است از سعد و نحس)
۱۴- طبایع سیارات را با توجه به طبایع اربعه مشخص کنند و بهر یک از آنها طبیعتى را منسوب گردانند و مثلا گویند طبیعت آفتاب حار است و مذکر است و نارى است و سعد است، زحل بارد، یا بس مذکر و نهارى است و همین طور تا آخر.
۱۵- ساعت شبانه روز هفته را بین سیارات تقسیم کرده اند و آن کوکب را رب آن ساعت نامیده اند و مثلا ساعت اول روز یکشنبه و ساعت اول شب پنج شنبه را ویژه آفتاب دانند و ساعت اول روز دوشنبه و شب جمعه را مخصوص ماه دانند و بدین ترتیب.
۱۶- هر یک از سیارات رب پاره از سالها و ماهها و ساعات است.
۱۷- هر یک از فصول چهارگانه را خواصى است که این یک امر طبیعى است و غیر قابل انکار این خواص طبیعى را محصول سیارات و ستارگان میدانند که موجب و سبب این فصولند و این امر تا حدودى جنبه هاى علمى دارد.
۱۹- هر یک از سیارات مدارى دارند که در آن مدار در حرکت اند و حرکات آنان بر یک جهت و یکنواخت نمى باشد و علاوه بر این حرکات روزانه و جزئى حرکات دیگرى دارند طویل المده مثلا زحل بروج دوازدهگانه را تقریبا در ۳۰ سال طى میکند که مکث آن در هر برجى دو سال و نیم است و مشترى بروج دوازدهگانه را تقریبا در دوازده سال طى میکند و به همین ترتیب سیارات دیگر.
۲۰- برجها را از لحاظ سیارات و نسبت به آنها حالاتى است از هبوط.
شرف، و بال و غیره و مثلا برج حمل بیت مریخ و شرف شمس و هبوط زحل و وبال زهره است و بهمین طریق ثور بیت زهره، شرف قمر، و بال مریخ و ترابى است و بدین ترتیب.
مولودات را از لحاظ سرنوشت و زندگى در این دنیا با توجه باین خصوصیات مورد توجه قرار میدهند و طالع بینى براى انسانها با توجه باین امور انجام میشود و لحظات تولد را با توجه به تقارن طلوع این سیارات در بروج خاص بررسى نمایند:
ضمنا هرگاه آفتاب در برجى واحد و در درجه واحد جمع شوند آفتاب منکسف شود و معمولا در آخر برج این امر اتفاق مىافتد. چنانکه ماه درین حال محاذى آفتاب قرار میگیرد و مانع و حاجب میشود از اینکه ما نور آفتاب را مشاهده کنیم و هرگاه آفتاب محاذى موضع آفتاب قرار گیرد ماه منکسف میشود و این امر اغلب در نیمه ماه اتفاق افتد.
۲۱- بطور کلى عقیده بر این بوده است که افلاک سماوى هر یک بنوبه خود در موجودات زمینى اثرى خاص دارند که البته اگر منظور جهات تأثیرات طبیعى باشد درست است زیرا شکى نیست که آثار جوى و کائنات جوى در تربیت موجودات زمینى مؤثرند و اگر منظور غیر این باشد بدان نحو که اهل فال و طالع گویند صحت آن معلوم نیست.
۲۲- گاه بود که چند سیاره در یک بیت یا برج گرد آیند در طول سنوات متمادى.
۲۳- هرگاه دو کوکب در یک درجه از فلک گرد آیند مقترن گویند و اگر فواصل آنها زیاد شود منصرف گویند و بهر حال اتصال و اقتران و مناظره و مقارنه کواکب بر این بنا است.
هرگاه فاصله آنها ۶۰ درجه باشد یا ۹۰ درجه و یا ۱۲۰ درجه و بالاخره ۱۸۰ درجه که نیم فلک است مناظرات و مقابلات حاصل میشود و بهر حال مسأله تربیع و تسدیس و تخمیس و غیره بر مبناى این محاسبات است یعنى فواصل درجات در بین ۱۸۰ درجه نیم کره.
۲۴- براى هر یک از سیارات قلمروى خاص است که دایره عملیات آن گویند و ازین قلمرو آثار خود را به جهان خاکى گسیل میدهند و از دایره هر یک از سیارات امور و خواص معین بزمین فرستاده میشود که در سرنوشت موجودات زمین مؤثراند: از دایره زحل امور روحانى خاص در زمین سریان یابد و اعطاى صور بدنیاى خاکى کند و صدها خاصیت و اثر دیگر.
از دایره مشترى اعتدال طبایع سریان پیدا کند و انس و عشق و صدها خاصیت دیگر.
از دایره مریخ حرکت، کار و کوشش و سرعت در اعمال و صدها خاصیت دیگر.
از دایره زهره، زینت و زیبائى و
اعتدال و صدها خاصیت دیگر.
از دایره عطارد علوم و معارف و الهام و رؤیاهاى صادقه و صدها خاصیت دیگر.
و همین طور است وضع سایر اجرام ثوابت که هر یک بمقدار معین از خواص به عالم خاکى گسیل میدارند، این خواص بدایره ارکان اربعه میرسد و ترکیب میشود با خواص ذاتى خود ارکان.
۲۵- حرکت آفتاب را در بیوت و بروج گوناگون عیدها است مثلا روز نزول آفتاب ببرج حمل عید اول است که شبانهروز مساوى و هوا معتدل شود و صدها خاصیت دیگر که بیت حیات است. روز اول نزول آفتاب را به برج سرطان عید دوم گویند که اول تابستان است و روز اول نزول آفتاب را به برج میزان عید سوم نامند که فصل پائیز است با تمام خواص طبیعى آن.
البته عید چهارم هم با شروع فصل زمستان است و بهر حال این عیدها مربوط به فصول چهارگانه است که البته هر فصلى خاصیتى دارد.
۲۶- براى هر یک از سیارات از لحاظ ذاتى خواصى قائلند که بجوهر زمینى تشبیه کرده اند.
۲۷- چنانکه اشارت رفت سیارات هفتگانه ارباب ایام هفته اند مثلا خورشید رب روز یکشنبه و ماه رب روز دو شنبه و مریخ رب روز سه شنبه و عطارد رب روز چهار شنبه و مشترى رب روز پنج شنبه و زهره رب روز جمعه است و زحل رب روز شنبه.
28- سیارات را با اعضاء حیوانات مطابقت داده اند و هر سیاره را منطبق با یکى از اعضاء حیوانات کرده اند.
۲9- هر یک از بیوت دوازدهگانه را بطور کلى خواصى است. بیت اول که بیت حمل باشد بیت حیات است و صدها خواص دیگر و بیت دوم بیت مال، سوم بیت اخوت و چهارم بیت آباء پنجم بیت اولاد و ششم بیت مرض، هفتم بیت نساء و هشتم بیت موت و نهم بیت سفر و دهم بیت سلطان و یازدهم بیت سعادت و دوازدهم بیت اعداء است.
بروج عبارتند از دوازده برج و افلاک نهاند و سیارات هفت و کواکب مرصوده تقریبا یک هزار و بیست و نه کواکب اند.
بجز اینها اهل علوم غریبه گویند دو عقد که بنام عقدتان نامیده اند در جهان سماوات وجود دارد که یکى را رأس نامند که دلالت بر سعادات دارد و دیگر ذنب که دلالت بر نحوست دارد.
گویند در جهان وجود نحوستها و سعادتهائى وجود دارد و تردیدى نیست و از همین امر در میابیم که در جهان وجود
دو گونه نفوس وجود دارد نفوس شریره و نفوس خوب و خیره که از آنها تعبیر به فرشته و شیطان و جن میشود.
کواکب عبارت از ملائکه خداوند در آسمان عالم و خداوند این ملائکه سماوات را بیافریده است تا تدبیر خلق کنند و عمران و آبادانى از آثار وجودى آنها است.