چگونه میکروب به یکی سرایت و به دیگری سرایت نمیکند؟
موضوع اصلی: اثر ترس در سرایت بیماریهای عفونی چیست؟
چگونه میکروب به یکی سرایت و به دیگری سرایت نمیکند؟
آیا مبتلا شدن از طریق میکروب به یک بیماری تصادفی است؟
آنکه در کنار بیماران مسری قرار گرفته است مثل همراهان بیماران یا پرستاران و … به اون میکروب مبتلا نمیشوند و یک نفر دیگر که از خانه تکان نمیخورد و خود را زندانی کرده و احتیاط میکند بقدری که واقعا عجیب است و غریب و میبینید او مبتلا میگردد؟!!!
این چگونه ممکن است واقعا ؟؟؟
ابتدا تاریخچه ای از میکروب و بعد درباره اینکه در اصالت یک میکروب از چند طریق و شرایط میتواند به یک انسان سرایت نماید توضیح خواهیم داد….!!
تاريخ ميكروبها
ميكروب يا جرثومه به معناى موجود زنده ريز است اين نام را كسى به نام «سيد لوث» در سال 1878 بر آن گذاشت. علمى كه درباره ميكروب بحث مىكند «باكتريولوژى» ناميده مىشود
و آن يك كلمه يونانى است كه از «باكترى» به معناى عصا مشتق شده است و اين بدان جهت است كه بسيارى از آنها به شكل عصا و مستقيم هستند و كلمه «لوژى» به معناى علم است. پايه گذار اين علم «لويى پاستور» از فرانسه است كه متولد 1822 و متوفى 1895 ميلادى بود
و مشهورترين كسى كه پس از او در اين علم كار كرد دكتر «رابرت كخ» آلمانى بود كه ميكروب سل را كشف كرد او متولد 1843 و متوفى 1910 ميلادى بود.
ميكروسكوپ
چيزى كه مردم را به شناخت اين موجودات زنده ريز كه با چشم معمولى ديده نمىشوند، هدايت كرد، ميكروسكوپ بود كه در سال 1590 ميلادى پيش از پيدايش اين علم ساخته شد.
ميكروبها در چنين شكل نمايان مىشوند:
1- به شكل باسيلى يا مستطيل؛ 2- به شكل دانه ها و آن نقطه هاى ريزى است كه بعضى با بعضى
ديگر جمع مىشوند و به شكل زنجير در مىآيند و گاهى دو تا دو و يا سه تا سه تا و چهار تا چهارتا دور هم جمع مىشوند و گاهى به شكل كليه و يا به شكل خوشه انگور درمىآيند.
3- به شكل حلزونى و آنها ميكروبهايى هستند كه مستطيلند و مانند اژدها هستند يا به شكل «و» و يا به شكل «،» مىباشند و گاهى به آنها باسيل ضمهاى مىگويند و برخى از آنها در اطرافشان فرورفتگى است.
اين ميكروبها به يكى از دو طريق تكثير مىشوند:
1- به صورت تقسيم عرضى كه به دو قسم تقسيم مىشود و هر قسم هم به دو قسم ديگر تقسيم مىشود و همين طور.
2- به صورت توليد دانه هايى در داخل ميكروب كه از آن جدا مىشود و رشد مىكند و خودش ميكروب ديگرى مىشود و اين رشد به سرعت انجام مىگيرد.
اين ميكروبها در مايعات رشد مىكنند و موادى توليد مىكنند كه به بدن ضرر مىرساند چه كم باشند يا زياد.
راههاى سرايت آنها
و به عبارت ديگر وارد شدن ميكروبها در بدن گوناگون است كه مهمترين آنها چهار طريق است:
1- از طريق ريه ها. 2- از طريق دستگاه گوارش. 3- از طريق پوست. 4- از طريق غشاء مخاطى مانند اعضاء تناسلى و چشم. البته لازم نيست كه سطح جسم يا غشاء مجروح باشد تا ميكروب داخل
گردد بلكه گاهى از قسمتهايى كه بافت نازك دارند و يا از سوراخهاى پوست وارد مىشوند ولى ورود آنها از زخم آسانتر است.
جاهايى كه ميكروبها در آنجا وجود دارند
و از آنجا به بدن منتقل مىشوند عبارتند از: 1- هوا، 2- غذا، 3- آب، 4- خاك، 5- آنچه با بدن شخص بيمار تماس داشته مانند لباس و ظرف.
ممكن است كسى بگويد: چگونه ميكروب سرايت مىكند در حالى كه با حس و وجدان مىبينيم كه هر انسانى كه ميكروبى به بدن او داخل شده مريض نمىشود بلكه حتى مىبينيم كسى با ميكروب سر و كار دارد (مانند پرستاران) ولى مريض نمىشود و گاهى بر عكس كسانى هستند كه خيلى احتياط و پرهيز مىكنند ولى مريض مىشوند.
آيا اين دليل نيست كه گرفتن بيمارى تصادفى است همان گونه كه مريض اول تصادفا بيمار شده است؟
در پاسخ مىگوييم: اگر كسى چنين فكرى بكند، و سرايت را انكار نمايد جاى ملامت نيست چون ظاهر امر آن را نشان مىدهد ولى نبايد فراموش كرد كه پزشكان و دانشمندان اتفاق نظر دارند كه
سرايت ميكروبها به بدن شخص سالم شرايطى دارد كه اگر حاصل نشود سرايت نمىكند و آنها عبارتند از:
1- قابليت و منظور از آن اين است كه زمينه براى رشد ميكروبها فراهم شود مانند اينكه گلبولهاى سفيد بدن شخص سالم ضعيف باشد چون آنها به منزله لشكر دفاعى بدن هستند كه وظيفه دارند
ميكروبهاى تخريبكننده را نابود كنند. وقتى اين گلبولها ضعيف شدند بدن آماده پذيرش ميكروب مىشود و در مقابل آن از خود دفاع نمىكند.
2- زمينه فعاليت و منظور از آن اين است كه ميكروب در محيطى قرار بگيريد كه رشد و نمو و تكثير آن ممكن باشد.
3- وقت كافى براى تأثير آن در بدن.
وقتى اين سه شرط حاصل شد و ناقل ميكروب مانند هوا يا غذا و يا آب و چيزهاى ديگر هم آلوده بودند، سرايت واقع مىشود و گر نه سرايت نمىكند.
در اينجا مطلب ديگرى هم هست كه بايد به آن توجه كرد
بيماريهاى مسرى سه مرحله دارند
كه عبارتند: مرحله ابتدايى، مرحله ايستايى و مرحله انحطاط. بعضى از بيماريها در تمام اين مراحل سرايت مىكنند و بعضى از آنها فقط در مرحله ابتدايى و بعضى هم در مرحله انحطاط سرايت مىكند. بنا بر اين، سرايت هميشه اتفاق نمىافتد.
از آنچه گفته شد نتيجه مىگيريم كه بيمارى مسرى فقط زمانى سرايت مىكند كه زمينه و وقت لازم وجود داشته باشد و محيط آماده پذيرش آن باشد و گلبولهاى سفيد بدن ضعيف شده باشد و گر نه سرايت نمىكند.
ابن سينا گفته است
هر علتى كه به بدن مىرسد در آن عمل
نمىكند بلكه احتياج به سه چيز دارد: نيروى فاعلى، نيروى بدن كه استعداد پذيرش داشته باشد و اينكه در زمان خاصى با هم ملاقات كنند و حالات علتها وقتى موجبات آن فراهم شد گوناگون است و گاهى سبب و علت يكى است ولى در بدنهاى مختلف و زمانهاى مختلف بيماريهاى مختلفى را به وجود مىآورد. گاهى هم فعاليت آن در بدنهاى قوى و ضعيف فرق مىكند.
همچنين بايد دانست كه بيماريهاى مسرى علتهاى ديگرى هم دارند كه آنها را وادار به سرايت مىكند
و آنها دو قسم هستند يكى مادى و ديگرى معنوى و به عبارت ديگر بعضى از آنها آشكار و بعضى پنهان است.
عوامل مادى
مانند آلودگى هوا و آب و گازهاى سمى و متعفن و اماكن رطوبى و كثرت جمعيت و كمى نور و شدت حرارت و برودت و مانند آنها از عواملى است كه بدن را مستعد پذيرش بيمارى مىكند.
عوامل پنهانى يا معنوى
مانند وراثت و سن و جنسيت و مزاج ضعيف و گرسنگى و رنج بسيار و حتى خشم و توهمات و همّ و غم و اندوه و ترس و عشق و مانند آنها نيز تأثير فراوان دارند.
عوامل روحى فراوانى در حدوث بيماريها و شدت بخشيدن به آنها مؤثرند و باعث تحليل رفتن قواى بدن و در نتيجه سرايت بيمارى مىشوند.
توجه توجه
جالينوس مىگويد:
خشم، مزاجهاى صفرايى و گرم را شعلهور
مىسازد و جسم را براى تبهاى شديد آماده مىكند
و اندوه و غصه، خون را فاسد مىكند و اينها سبب پيدايش تب و تيفوئيد مىشوند
وترس باعث رقيق شدن خون و نابودى گلبولهاى سفيد مى شوند و سبب پيدايش تيفوس و بيماريهاي عفونی مانند آن مىگردند.
اين بود مختصرى درباره ميكروبها كه آن را ذكر كرديم
*منابع:
**کتاب خطی رسائل جالینوس
**طب الصادق